هوش مصنوعی در آموزش ابتدایی: بررسی ابعاد فلسفی و تربیتی |
کد مقاله : 1662-5THEEPCK (R1) |
نویسندگان |
معصومه مقیمی فیروز آباد1، زهراسادات هاشمی *2 1گروه آموزش علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان صندوق پستی889-14665 تهران ایران 2استادیار گروه آموزش فلسفه و منطق ، دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی 889 - 14665 تهران،ایران |
چکیده مقاله |
پیشرفتهای سریع در حوزه هوش مصنوعی (AI) موجب تغییرات گستردهای در نظامهای آموزشی، بهویژه در دوره آموزش ابتدایی شده است. ابزارهای هوشمند، سیستمهای یادگیری خودکار و فناوریهای تحلیلی، امکان شخصیسازی آموزش، بهینهسازی روشهای تدریس و افزایش دسترسی به یادگیری مؤثر را فراهم آوردهاند. بااینحال، ورود AI به آموزش، پرسشهای مهمی را درباره نقش معلم، تأثیر آن بر فرآیند تربیتی کودکان، و چالشهای اخلاقی و فلسفی آن مطرح میکند.این پژوهش با رویکردی فلسفی-تربیتی به بررسی تأثیر AI بر یادگیری و تربیت کودکان پرداخته و نظریههای فلسفی آموزش، شامل رئالیسم، ایدهآلیسم، پراگماتیسم و ساختارگرایی را در ارتباط با AI تحلیل میکند. از یک سو، فرصتهای بالقوه این فناوری، همچون امکان شخصیسازی یادگیری، ارتقای کیفیت تدریس، و توسعه مهارتهای شناختی بررسی شده و از سوی دیگر، چالشهای مرتبط با کاهش تفکر انتقادی، وابستگی بیش از حد به فناوری، تغییر در نقش معلم و مسائل مربوط به حریم خصوصی دادههای دانشآموزان مورد توجه قرار گرفته است.نتایج این پژوهش نشان میدهد که AI نمیتواند جایگزین معلمان انسانی شود، بلکه باید به عنوان ابزاری مکمل در راستای تقویت فرآیندهای آموزشی و تربیتی به کار رود. همچنین، لازم است سیاستهای روشنی در زمینه حفظ تعادل بین استفاده از فناوری و تعاملات انسانی، حفاظت از حریم خصوصی دانشآموزان و ارتقای مهارتهای تربیتی کودکان تدوین شود. این پژوهش به درک عمیقتری از تعامل میان فناوری و تعلیم و تربیت کمک کرده و راهکارهایی برای بهرهگیری مسئولانه و اثربخش از AI در آموزش ابتدایی ارائه میدهد. |
کلیدواژه ها |
هوش مصنوعی، فلسفه تعلیم و تربیت، آموزش ابتدایی، یادگیری، تربیت، فناوری آموزشی |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |